معنی ابزار آزمایشگاهی

حل جدول

ابزار آزمایشگاهی

لام، لامل، ارلن، بالن، بوخنر • ارلن • قرع • بالن ته گرد • اشلنک • بالن حجمی
لوله جوش • ان‌ام‌ار • لوله آزمایش • لوله تیل •


از ابزار آزمایشگاهی

پیپت


شیشه آزمایشگاهی

ارلن، بالن


ظرف آزمایشگاهی

ارلن، بوته

ارلن


لوله آزمایشگاهی

پیپت


تیغه آزمایشگاهی

لام

لامل

فرهنگ فارسی هوشیار

آزمایشگاهی

(صفت) منسوب به آزمایشگاه مربوط به آزمایشگاه لابوراتواری: عملیات آزمایشگاهی.

لغت نامه دهخدا

ابزار

ابزار. [اَ] (اِخ) نام قریه ای به دوفرسنگی نیشابور، و جماعتی از اهل علم منسوب بدین قریه اند.

ابزار. [اَ] (اِ) افزار. اوزار. ادات. آلت. وسیله. مایه. || آنچه در دیگ کنند پختن را. دیگ افزار. || آنچه بدان طعام خوشبو کنند. و فرق ابزار با توابل آن است که ابزار از ترینه باشد و توابل از ادویه ٔ یابسه. و بجای یکدیگر نیز استعمال شوند. بهارات. و اینکه لغویین عرب این کلمه را جمع بزر گویند غلط است، چه این کلمه فارسی است و اسم جنس است نه جمع، چنانکه افزار و اوزار صورت دیگر آنست. ج ِ عربی آن ابازیر است. || در اصطلاح بنایان، کشو که زیر سقف از گچ بر گیلوئی کنند. || در کلمات مرکبه همیشه به معنی آلت و وسیلت و مایه باشد، چون دست افزار و پاافزار و دیگ افزار و بوی افزار و جز آن.

فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

لوله آزمایشگاهی

بورت


شیشه آزمایشگاهی

ارلن مایر ، لامل ، بالن

لام

معادل ابجد

ابزار آزمایشگاهی

606

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری